آیا در عصر دیجیتال تئاتر همچنان می تواند پاسخگوی دغدغه های مردم این عصر باشد؟
در مقاله ای با عنوان آیا در عصر دیجیتال، نمایش همچنان موضوعیت خواهد داشت؟ هنرمندان برجسته تئاتر (بازیگران، کارگردانان، تهیهکنندگان و…) به جست و جوی پاسخ این سئوال پرداختند که در مقاله ای به قلم دکتر کریگ لمبرت، معاون سردبیر مجلهی هاروارد منتشر شده است. این مقاله توسط گروه تئاتر اگزیت ترجمه و در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است. بخش دوم این مقاله را در اینجا می خوانید: ...
شهربازی با نورپردازی صحنهای
جان لیتگو میگوید: "برادوی امروز بسیار عجیب شده است. درست مانند شهربازی تئاتری!" در این صورت، کاری موفق و بلندمدت در مرکز شهر بوده است. شوهایی که در "برادوی" به صحنه میآیند-عملاً تعداد مشخصی از تئاترها در میدان تایم و اطراف آن- از نظر مالی قویاً موفق هستند. بر اساس آمار لیگ برادوی مجموع درآمد گیشه در سال حدود یک میلیارد دلار است، به علاوه ۱ میلیارد دلار که از تئاترهایی که به عنوان بخشی از تور خود در آنجا اجرا میکنند گرفته میشود، که به گفته تام مک گارت رئیس کیبرند اینترتینمنت، "در کسب و کار رسانه چندان زیاد نیست." شرکت او یکی از تهیهکنندگان اصلی تئاتر زنده از جمله نمایشهای برادوی و نیز تورهای اجرای تئاتر است. (گیشه سینماها در آمریکا و کانادا در سال ۲۰۱۰، ۱۰/۶ میلیارد دلار بوده است.) وی میافزاید: "اما با این حال در اوج ریاضت اقتصادی اخیر، برادوی یک سال بیسابقه و رکورددار داشته است."
نزدیک به نیمی از شوهای برادوی نمایش عادی هستند، اما نمایشهای موزیکال، هم از نظر مخاطب و هم درآمد غالب هستند. تئاترهای برادوی بخش عمدهی مخاطبان خود (۶۲٪) را از میان گردشگران جذب میکند، که نزدیک به دو سوم آنها درآمدی بالای ۷۵ هزار دلار در سال دارند و ۶۶٪ آنها زن هستند. (بالاتر از ۵۵٪ درصد در سال ۱۹۸۰) این بخش همچنان سودآور است، با وجود اینکه از هر ۸ تولید جدید، تنها یکی موفق میشود. با این وجود که سرمایهگذاری مطمئنی نیست، اما یک کار پرفروش میتواند سرمایه تولید را در سال ۸۰ به ۱ بازگرداند. همچنین حمایتکنندگان از بازتولید یکی از شوهای مشهور توانستهاند حدوداً ۲۰ به ۱ از سرمایه اولیه کسب درآمد کنند، در حالیکه اثر نیز همچنان روی صحنه و در حال فروش است.
مکگارت میگوید: "برادوی کسبوکاری پرهزینه است. جریان اصلی است-برای اینکه تجربی باشد ساخته نشده است، همچنان که استودیوهای فیلمسازی وقتی به عنوان فیلمساز مستقل عمل میکنند، همان تولیدات همیشگی خود را نمیسازند." اما به گفته او تفاوت اصلی تئاتر با سینما این است که "میتوان یک فیلم را بر روی هزار پرده یا پنجهزار پرده اکران کرد، اما یک شوی برادوی محدود به ظرفیتهای تئاتر است- حتی با وجود اینکه اجراها میتوانند زمان مشخصی برای پایان نداشته باشند، اما قرار نیست صندلیهای جدید در سالنها سبز شود."
با وجود تمام ریسکها، برای کسی که سرمایه بلااستفاده دارد و تئاتر را هم دوست دارد، "فرشته" شدن میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. میتوانید بخشی از سهام یک تئاتر موزیکال را خریداری کنید، مثلاً فقط ۲۵ هزار دلار، و به این ترتیب میتوانید یک زندگی تئاتری داشته باشید. این به این معنی است که به تمام گزینشها، کارگاهها، اجراهای آزمایشی، افتتاحیهها و مهمانیهای سرمایهگذاران تمام نمایشهای برادوی دعوت خواهید شد. به گفته مکگارت: "شما میتوانید آهنگساز را به خانه خود بیاورید تا موسیقی را بر روی پیانو خانهتان بنوازد. در مقایسه با مثلاً عضو شدن در باشگاه گلف، خیلی بیشتر میشود تفریح کرد."
ماجراجویی با تماشاچیان
دیان پائولوس مدیر هنری تئاتر رپرتوار آمریکا میگوید: "سندرمی در حرفه ما وجود دارد که تماشاچی و خصوصاً جوانترها به خاطرش مورد سرزنش واقع میشوند. آنها دیگر نمیخواهند به تئاتر بروند، چرا؟ چون تمرکز حواس ندارند. ترجیح میدهند کنترل به دست خودشان باشد، با همان دستگاههای کوچک در دستانشان. گزینههای تفریحی بسیار زیاد است. فرهنگ ما دارد به بیراهه میرود. این همیشه به نظرم تضعیفکننده بوده است، چرا که جایی برای تغییر باقی نمیگذارد. ما باید این تحلیل را برگردانیم و بگوییم: شاید تقصیر ماست. شاید تقصیر دستاندرکاران هنر است. نه فقط نویسندگان و بازیگران، بلکه تمام سیستم- شاید میبایست در بازگرداندن تماشاچی به تئاتر بهتر عمل کنیم. آیا تماشاچیان رفتهاند؟ بله. آیا عادت آمدن به تئاتر را در خود نپروراندهاند؟ بله. آیا تقصیر آنهاست؟ خیر!
پائولوس از نخستین فصلی که برای تئاتر رپرتوار آمریکا در سال ۲۰۰۹ برنامهریزی کرد، دعوت به تئاتر را به روز کرد. او بریدهای تیزر مانند از "نمایش الاغ"، الهام گرفته از "رویای نیمهشب تابستان" (بدون حتی کلمهای از شکسپیر) ساخت که در اطراف تماشاچیان با شرکت رقصندههای و آهنگهایی که توسط بازیگران خوانده میشد، به صورت زنده به اجرا درمیآمد. نمایش "الاغ"، نمایشی موفق که اجرایی بلندمدت در نیویورک داشت، برای اولین در همانجا توسط پائولوس و همسرش رندی واینر (تهیهکننده) به روی صحنه رفت و پس از آن در کمبریج، همچنان تماشاچیان را دستهدسته به تئاتر "زیرو-اَرو" تئاتر رپرتوار آمریکا میکشاند؛ جاییکه امروز نامش را به نام شخصیت اصلی نمایش، آبرون تغییر داده و تبدیل به کلوب شبانه تئاتر شده است.
پائولوس میگوید: "ما میبایست محدوده معنای تئاتر را گسترش دهیم. اگر شو به جای ساعت ۸ شب، نیمهشب شروع شود چه میشود؟ اگر مدت زمانش ۱۰ دقیقه باشد چه؟ یا یک ساعت باشد؟ اگر قبل از شروع اجرا ۴۵ دقیقه برقصید چه؟ جایی را بسازید که قوانین را درهم میشکند. آبرون امروز به گروه جدیدی از مخاطبان دست پیدا کرده است: مخاطبانی جوانتر و زیر ۳۰ سال. تماشاچیان آنهایی نیستند که به تئاتر میروند. آنها میخواهند در حضور دیگران باشند، معاشرت کنند؛ آنها به این تخلیه احتیاج دارند- که تئاتر میتواند آن را برایشان فراهم کند، چیزی مثل فستیوالهای قرن پنجم آتن، یا ماشپیتِ تئاتر شکسپیر گلوب. (ت.م: ماشپیت قسمتی از محل اجرای کنسرت راک است که جلوی سن قرار دارد و مردم در آن با موسیقی راک میرقصند) تئاتر باید جایی باشد که احساس کنید: من باید آن را تجربه کنم. نه اینکه فقط آن را بخوانید یا ببینید. مردم تشنهی تجربه هستند- آنها جان میدهند برای تجربه کردن.
تئاتر آینده تئاتری خواهد بود که فعالانه مخاطبان خود را درگیر میسازد و احتمالاً نه تنها دیوار چهارم را، که سه دیوار دیگر را نیز خواهد شکست. به عنوان مثال، به تازگى در تئاترى از نیویورك به نام "شهر ما"، تماشاچیان عملاً خود را جزئى از بازیگران یافتند. در بوستون، پروژه بازیگران شكسپیر -كه توسط بنجامین اِوِت (فارغالتحصیل موسسهی تئاتر رپرتوار آمریکا) در سال ٨٦ پایه گذارى شد- شكسپیر را در مكانهایى غیر معمول مانند فروشگاهها و كلیساها اجرا كرد و عملاً شكسپیر را به كوچه و خیابان برد. بیل راچ نیز در گذشته تئاتر کورنر اِستون را که تئاتر جامعهمحور را گسترش میداد به همراه دیگران پایهگذاری کرد و برداشتهایی از نمایشهای کلاسیک را در شهرهای کوچک و محلات تولید میکرد.
جک مگان، مدیر اداره هنر در هاروارد میگوید: "خلاصه مطلب، کار در محیطهای کوچکتر میتواند جذابتر باشد، چرا که دیگر مجبور نیستید میلیونها دلار بودجهی سرمایهگذاری شده را از طریق گیشه بازگردانید و میتوانید با ۴۰ یا ۵۰ هزار دلار تمام هزینههای کار را پوشش دهید. هر چه میزان سرمایه بیشتر باشد، تهیه کننده نیز مجبور است بیشتر به تعداد تماشاچی فکر کند و در نتیجه بیشتر نظر خود را به افراد خلاق تحمیل خواهد کرد."
تئوری آموزش تئاتری
رابرت بروستاین میگوید: "اگر کودکان در معرض هنر و موسیقی قرار نگیرند، نه هنرمند بار خواهند آمد نه تماشاچی." از آنجاییکه سیستم آموزشی، موتور اولیه پرورش نویسندگان، بازیگران، کارگردانان و دیگر دستاندرکاران موفق تئاتر است، بروستاین گله میکند که:"دورههای آموزشی هنر و فرهنگ در مدارس ابتدایی در دسترس نیست، چرا که بودجهها کاهش پیدا میکند و اولین قدم مدارس پس از کاهش بودجه، اخراج معلم موسیقی است."
تئاتر شکسپیر و شرکا در لنوکس با بردن تئاتر به مدارس محلی، عمیقاً با جامعه اطرافش پیوند خورده است. برنامه آنها که تقریباً شامل تمامی دبیرستانهای بخش برکشایر و همچنین بسیاری از مدارس ابتدایی و راهنمایی میشود، در طول سال بیش از ۴۰هزار دانشآموز و معلم را تحت پوشش اجراها، کارگاهها و کارآموزی قرار میدهند. از زمان آغاز فعالیتش در سال ۱۹۷۸، در کنار خود آنسامبل، نزدیک به یک میلیون شرکتکننده داشته است.
تینا پکر میگوید: "کار ما در مدارس به اندازه تولیدات تئاتریمان اهمیت دارد. هر زمانی که به دبیرستانی میرویم، برای شرکت در هر یک از نمایشهای شکسپیر معمولاً بین ۳۰ تا ۵۰ داوطلب داریم. آنها ابتدا نمایش را در مدرسه خودشان اجرا میکنند و سپس در فستیوال پاییزیمان چهار روز اجرای دبیرستانی بدون وقفه شکسپیر برای یکدیگر اجرا میکنند. هر کسی که داوطلب میشود و برای مصاحبه میآید، به شیوهای به کار گرفته میشود، و بیشتر بچهها سه سال تمام در برنامه شکسپیر شرکت میکنند. آنها بسیار مشتاقاند، چرا که این جایی است که میتوانند آزادانه صحبت کنند میتوانند احساساتشان را بروز دهند. ما میدانیم که این جامعه را میسازد: ما میبینیم بچههایی که این کار را انجام میدهند، چطور عمیقاً به هم وابسته میشوند."
در همین حال، در دهههای اخیر، انفجار سرگرمیها در فرهنگ عامه، هنجارهای فرهنگ جوانان را تغییر داده و موقعیت تئاتریها را ارتقا داده است. تام مکگارت میگوید: "شرایط دیگر مانند ۳۰ یا ۴۰ سال پیش نیست که تئاتری بودن یک انگ باشد. امروزه توانایی خواندن، رقصیدن و بازیگری در سطح بالا یک افتخار است و این مردم را تشویق میکند که به آن بپردازند." به دنبال بالا رفتن کیفیت برنامههای آموزش تئاتر در سطح مدارس متوسطه و دانشگاهها، تولیدات تئاتری به گفتهی مکگارت در بالاترین سطح خود در همهی دورانها قرار دارد. او معتقد است که علیرغم چالشهای اقتصادی بر سر راه تئاتر حرفهای، از نظر تعداد و تنوع تولیدات و نیز کیفیت کار بازیگران، کارگردانان و طراحان در همهی سطوح، تئاتر در عصر طلایی خود به سر میبرد.
جک مگان میگوید: "در هاروارد دانشجویان در سال بین ۴۰ تا ۶۰ نمایش به روی صحنه میبرند که هر یک بین ۴ تا ۸ شب اجرا میشود." بروستاین اشاره میکند که امکانات درونبرنامهای برای تئاتر به طور چشمگیری از زمان ورود او (به هاروارد) در سال ۱۹۷۹ افزایش یافتهاند. او به یاد میآورد: "زمانی بود که حتی یک واحد درسی تئاتر هم وجود نداشت، جز کلاس نمایشنامهنویسی ویلیام آلفرد (استاد دانشگاه و نمایشنامهنویس انگلیسی). تئاتر رپرتوار آمریکا ۱۲ دوره آموزشی مطالعات تئاتر معرفی کرد که کمیته هنرهای نمایشی آن را تصویب کرد، اما زمزمههایی به گوش میرسید. برخی از اعضا شروع کردند به درخواست مبنی بر اینکه معلمان بازیگری و کارگردانی ما میبایست مدارک تحصیلی بالا و نشریات علمی آکادمیک داشته باشند. آکادمیک شدن مرگ غریزه خلاق است. اما دانشگاهیان خلاق میدانند که نمیتوان محدودیتهای آکادمیک را بر افراد خلاق نیز اعمال کرد.
هاروارد یکی از معدود کالجهای بزرگ است که مرکز هنرهای نمایشی ندارد. پیتر سلارس در جلسه گفتگویی در تئاتر رپرتوار آمریکا با موضوع اپرای "نیکسون در چین" که برای اولین بار توسط وی کارگردانی شده و به روی صحنه رفته بود- عنوان کرد:"من به هاروارد آمدم چون هیچ دپارتمان تئاتری نداشتند؛ دانشگاههای زیادی وجود ندارند که از چنین امتیازی برخوردار باشند. تئاتر چیزی است که اصلاً داخل دپارتمان نمیگنجد. من عاشق این هستم که هنرمندان اینجا مجبور میشوند که خودشان راهشان را پیدا کنند. با این وجود، کمیته هنرهای نمایشی با ریاست مارتین پوچنر استاد تئاتر و ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی از وین، در حال ایجاد مرکز تئاتر (به پیشنهاد کارگروه هنر که در سال ۲۰۰۷ توسط پرزیدنت دروفاست به کار گرفته شد) برای تقویت -و نه تحمیل و جایگزینی- اجراهای زندهی فوق برنامه است.
این خبر خوشی برای بیل راچ است. او میگوید: "من در برخی از برنامههای بسیار منسجم تئاتر تدریس کردهام و از کار کم دانشجویان وحشتزده بودم، از اینکه چقدر فرصت بازیگری و کاگردانی و تمرین حرفه برایشان کم بود. من در هاروارد ۲۶ نمایش در هر گوشه از دانشگاه کارگردانی کردم، از زیرزمین خوابگاه، تا پلههای وایدنر."
داستانهایی که به نمایش درمیآیند
بیل راچ میگوید: "انسانهایی در یک اتاق، در حال خلق و تجربه یک داستان در کنار هم- این از بین نخواهد رفت. حتی امروز به گونهای عطش بیشتری هم برای آن وجود دارد." تینا پکر با او موافق است: "تنها از راه جمع شدن انسانها دور هم است. همان کاری که تئاتر میکند، که میتوان انسانیت را واقعاً حس کرد. حسی قوی، درونی و محسوس یک حس جمعی. آن را نمیتوان در فیسبوک احساس کرد، نمیتوان در تلویزیون آن را جست، و حقیقت را نیز در هیچ یک از اینها نمیتوان یافت."
او ادامه میدهد: "یونانیها، همه را در یک جا جمع میکردند، در دوران الیزابت هم اینچنین بود، درحالیکه بازیگران با مخاطبی حرف میزدند که گوش میکرد، نه این که نگاه کند. تغییر شکل صحنه تئاتر و به وجود آمدن قاب صحنه، تماشاچیان را از بازیگران جدا کرد و قابی یا پنجرهای را به وجود آورد که نمایش از داخل آن دیده شود. حال ما به جایی رسیدهایم که تماشاچیان و بازیگران حتی با هم در یک اتاق هم نیستند. اما پرسیدن سوال با هم- این چیزی است که اجتماع را میسازد. به عنوان یک بازیگر، وقتی که موفق هستید، آن را در بدنتان احساس میکنید، احساس میکنید که دارید به آن میرسید. تصویری درونی از نقش کسی که بازی میکنید دارید؛ که یک کل منسجم میسازد. آن را از طریق واکنش مخاطبانی که آن را درک کردهاند نیز احساس میکنید."
چنین تجربهای نمیتواند با هیچچیزی که بر صفحهی تصویر، به شکل سهبعدی یا حتی متعامل دیده میشود، جایگزین شود. تئاتر مطمئناً در آینده زنده خواهد ماند- تنها سوال این است که چه شکلی خواهد داشت؟ عطش برای داستانسرایی زنده، برای تجربه مشترک بازیگر و تماشاچی، ممکن است حتی افزایش یابد؛ اگر، و وقتی، که مردم از بستههای بینقص تدوینشده و جلاخورده و پرزرقوبرق تلویزیون و تولیدات سینمایی خسته شوند. لیتگو میگوید: "در تئاتر نوعی ظرافت شکننده وجود دارد، چرا که هر چیزی ممکن است اتفاق بیافتد. نوعی هیجان نفسگیر در تئاتر نهفته است."
این روزها تمرین نمایش های هِی هوی به نویسندگیو کارگردانی محمد جواد آقایی میبدیتجربه ای تازه است که توسط بازیگران : جعفر جعفرزاده ، علی سیفیان و مهدیه سادات میرطالبی به روی صحنه خواهد آمد ...
آقایی متن زیر را بهانه ای برای نوشتن این نمایش دانست : اگر روزی انسان با شنیدن اختراعی چون برق یا تلفن نفس در سینه اش حبس میشد و از هیجان این اختراعات خواب بر چشمانش حرام می شد امروزه خیل عظیمی از اختراعات شگفت آور را به صورت تیتروار در روزنامه یا رسانه های تصویری از نظر می گذراند، بی آنکه نسبت به آن واکنشی شدیدی نشان دهد و شاید حتی با خود می اندیشد که هیچ کدام از این اختراعات دور از ذهن هم نبوده است. در میان حجم فراوان پیشرفت ها، فضاهای مجازی نیز روز به روز در حال رشد کردن و ریشه داونیدن هستند و شبکه های اجتماعی مجازی بخصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت و طرفداری بالایی برخوردار هستند. اجتماعات مجازی با آن تنوع و زرق و برق بی اندازه و هر رزوه اش که قرار بوده دریچه ای باشد برای ارتباطات بیشتر ، حوزه ی ارتباطی را به داخل تلفن های همراه و پشت کامپیوترها محدود کرده است . گفتار را به نوشتار و آوای کلام را به آوای تایپ کلمات تبدیل کرده است. آدم ها با هویت ها و شان و مقام مجازی ، که درآن دنیا ها به خود نسبت می دهند، روز به روز انسان گریزتر میشوند و برانزوا و تنهایی خود بیشتر می افزایند! عادتی که انسان قرن بیست و یکم را به چنان بیماری کشانیده است که ترجیح می دهد حتی اگر در میان جمع هم باشد، به دنیای مجازیش پناه ببرد و ارتباط با آدم ها را از آن طریق دنبال کند!
به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد: دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پس از سه روز برگزاری با معرفی برگزیدگان بخش های مختلف در یزد به کار خود پایان داد.
آیین اختتامیه و معرفی برگزیدگان این جشنواره شامگاه یکشنبه 18 مرداد با حضور جوادیان زاده مدیر کل دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، دکتر محمدی و دهقان مشاوران فرهنگی و هنری استاندار یزد، ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد، هیأت داوران جشنواره، گروه های شرکت کننده و جمعی از هنرمندان پیشکسوت و جوان و علاقه مندان تئاتر در سالن همایش های مجتمع آموزشی ملاصدرا یزد برگزار شد ...
در این مراسم پیام های تصویری دکتر صالح جوکار نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی، دکتر پهلوانیان مدیر کل صدا وسیمای مرکز یزد، غیاثی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، عظیمی زاده شهردار یزد و ورشویی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان یزد در خصوص دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه پخش شد.
رییس حوزه هنری استان یزد در این آئین، ضمن تشکر از حضور پویا و پرشور هنرمندان جوان عرصه تئاتر به ویژه هنرمندان شهرستانی در این رویداد هنری، کشف، پرورش و حمایت از استعدادهای هنری جوان، تولید آثار فاخر نمایشی، کمک به ارتقای تئاتر استان و نیز ایجاد جریانی سازنده و اثر بخش در مقابله با جنگ نرم دشمنان را از مهمترین اهداف برگزاری این جشنواره برشمرد.
محمد صادق کوچک زاده با بیان این که بیش از 100 هنرمند جوان درگیر این جشنواره بودند، ادامه داد: پس از اعلام فراخوان، 24 متن نمایشی به دبیرخانه جشنواره رسید که گروه بازخوانی 18 متن را برای حضور در مرحله بازبینی انتخاب کردند و در نهایت 9 اثر نمایشی با موضوعات مختلف تولید شد.
وی افزود: هیأت بازبینی آثار، طی سه روز از 10 تا 12 مرداد نمایش های راه یافته به بخش بازبینی را مورد بازبینی و ارزیابی قرار داد و در پایان شش اثر برتر را برای شرکت در بخش نهایی جشنواره انتخاب و معرفی کرد که این آثار نیز در مدت سه روز از 16 تا 18 مرداد در پلاتو حوزه هنری استان به رقابت پرداختند.
در ادامه دکتر محمود دهقان هراتی عضو هیأت داوران، نتایج دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه یزد را به شرح ذیل اعلام کرد؛
هیأت داوران در بخش طراحی برنوشت(بروشور) تندیس جشنواره، لوح تقدیر و جایزه نقدی را به حسین کریمی برای طراحی برنوشت نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا کرد.
در بخش موسیقی، لوح تقدیر به محمد مقدسی برای موسیقی افکتیو نمایش «دگا» اعطا شد.
در این بخش لوح سپاس، تندیس و جایزه نقدی جشنواره به حسین افروز طراح موسیقی و آهنگساز نمایش «شبح طبقه سوم» اهدا شد.
هیأت داوران در بخش طراحی لباس هیچ اثری را شایسته تقدیر ندانست.
هیأت داوران در بخش طراحی صحنه لوح تقدیر جشنواره را به رضا رحیمی از بافق برای طراحی صحنه نمایش «حکایت ناتمام یک زن» اهدا کرد. جایزه برگزیده این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره نیز به امین محمدی نیا برای طراحی صحنه نمایش «دگا» تعلق گرفت.
در بخش طراحی نور، لوح تقدیر و جایزه این بخش به احسان نیک محضر طراح نور نمایش «کمد دیواری» اعطا شد.
در بخش بازیگری زن هیأت داوران با تقدیر از اکرم تفکری به خاطر بازی در نمایش «حکایت نا تمام یک زن»، جایزه رتبه سوم و لوح تقدیر این بخش را به فاطمه تقی زاده بازیگر نمایش «حکایت نا تمام یک زن» از بافق اهدا کرد.
جایزه رتبه دوم این بخش به همراه لوح تقدیر به ستاره توانگر برای بازی در نمایش «خاموشی دریا» تعلق گرفت.
هیأت داوران با اهدای تندیس جشنواره، لوح سپاس و جایزه نقدی به فریبا مقیمی برای بازی در نمایش «کمد دیواری» وی را به عنوان رتبه اول بازیگری زن دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه معرفی کرد.
جایزه نقدی و لوح تقدیر رتبه سوم بخش بازیگری مرد به علیرضا سیفیان برای بازی در نمایش «دهانی پر از کلاغ» از میبد تعلق گرفت.
هیأت داوران همچنین لوح تقدیر و جایزه نقدی جشنواره را به حسین خانی به خاطر ایفای نقش در نمایش «دگا» اهدا کرد.
جایزه رتبه نخست این بخش به همراه لوح سپاس و تندیس جشنواره به مجتبی لاله زاری برای بازی در نمایش «کمد دیواری» اهدا شد.
نمایشنامه نویسی؛ در این بخش هیأت داوران هیچ کدام از متن ها را شایسته دریافت جایزه ندانست اما به خاطر تلاش نویسندگان جوان بومی در جهت خلق نمایشنامه برای جشنواره، بدون اولویت با اهدای لوح تقدیر از وحید آبرود برای نگارش «شبح طبقه سوم» و امین محمدی نیا برای نمایشنامه «دگا» قدردانی کرد.
در بخش کارگردانی، جایزه رتبه سوم به همراه تندیس و لوح سپاس به امین محمدی نیا کارگردان نمایش «دگا» اعطا شد.
هیأت داوران جایزه رتبه دوم کارگردانی، تندیس و لوح سپاس جشنواره را به حسام افروز کارگردان نمایش «کمد دیواری» اهدا کرد.
هیئت داوران در این بخش اثری را حائز رتبه اول تشخیص نداد.
هیأت داوران جشنواره متشکل از محمود عالیشوندی، محمود دهقان هراتی و فرید میرشکار از بین نمایش های اجرا شده در دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه، نمایش «کمد دیواری» به کارگردانی حسام افروز را به عنوان برگزیده، به جشنواره منطقه ای تئاتر سوره ماه معرفی کرد.
دومین جشنواره استانی تئاتر جوان سوره ماه به همت حوزه هنری استان از 16 تا 18 مرداد با حضور شش اثر نمایشی در یزد برگزار شد.
به گزارش از خودشان در سایت های حمایتی خودشان جشنواره 24 استانی با حضور خودشان و به نظر خودشان عالی برگزار شد . در این جشنواره باز هم شهرستان ها به علت عدم کیفیت و عدم حمایت های مختلف حضور نداشتند . باید باز برای مدیریت انجمن نمایش متاسف شد که به هر نحوی که هست جشنواره را برگزار کردند . حضور شهرستان ها دلایل بسیاری دارد که هیچگاه به صورت جدی به آن توجه نشده است . دوست داریم جناب آقای ابوالحسنی به صورت جدی اگر مدیر باقی ماندند بررسی کنند و فقط به دنبال حق و حقوق یزدی ها نباشند که هر لحظه ممکن است از کرسی مدیریت به زیرش آورند . اگر شهرستانی ها نیز این چنین بودند مطمئنا از حقشان بیشتر حمایت میشد . به تمام گزارش های تصویری در سایت انجمن نمایش دقت کنید دریغ از یک شهرستانی ... بروید با جشنواره شهرستانی یزد خوش باشید دوستان یزدی عزیز ....
به لیست اجراهای این جشنواره که مدرکی بر این ادعا هست دقت کنید متوجه خواهید شد ...
جدول اجرای بیست وچهارمین جشنواره تئاتر استان یزد اعلام شد ...
یازدهمین جشن بازیگر با انتخاب پیام دهکردی و ریما رامینفر به عنوان بهترین بازیگران تئاتر در سال 92 با شکلی متفاوت و به صورت کاملا نمایشی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد...
یازدهمین جشن بازیگر به مناسبت بزرگداشت روز جهانی تئاتر، شامگاه شنبه 20 اردیبهشتماه، با شکلی متفاوت نسبت به دورههای قبل، با حضور علی مرادخانی معاون امور هنری وزیر ارشاد، حسین طاهری مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی و جمع کثیری از بازیگران مطرح و شناخته شده تئاتر، توسط انجمن بازیگران خانه تئاتر در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.یازدهمین جشن بازیگر با دبیری بهروز غریبپور با شکلی متفاوت از این دست و در سه پرده برگزار شد.
در صحنه اول از نخستین پرده یازدهمین جشن بازیگر با عنوان "تئاتر برای همه"، ایرج رحمانپور به عنوان خواننده با همراهی علیاکبر شکارچی و گروه هنری ایما قطعهای را برای حاضران اجرا کردند. در صحنه دوم داریوش مودبیان در یک آیتم نمایشی با عنوان "خیرمقدم و قرائت پیام روز جهانی تئاتر 2014" که بر اساس نمایشنامه "مضرات دخانیات" اثر آنتون چخوف نوشته شده بود ضمن خیرمقدم به حاضران، پیام روز جهانی تئاتر 2014 را خواند و بعد از آن در سومین صحنه از پرده نخست، کلیپی با عنوان "به یاد درگذشتگان خانواده تئاتر در سال 1392" برای حاضران پخش شد که در آن با پخش تصاویری از زندهیادان محمود استادمحمد، سعدی افشار، اسماعیل ارحامصدر، مرشد ولیالله ترابی، محرم بسیم، سیدابراهیم بحرالعلومی، پروین میکده، رضا خمسهای، فریدون نوری، رضا رضامندی، پروین غفاری، ناصر فروغ جعفری، محمدتقی شریفی و عسل بدیعی یاد خاطره آنها گرامی داشته شد.
"پخش پیام بهروز غریبپور، دبیر مراسم یازدهمین جشن بازیگر" و آیتم نمایشی "آقا عزت و قرائت بیانیه انجمن بازیگران خانه تئاتر" (بر اساس نمایشنامه "آواز قو" اثر آنتون چخوف) با موسیقی آوازی احمد محسنپور پایان بخش پرده نخست یازدهمین جشن بازیگر بود.
با اجرای صحنه "داستان تئاتر از 150 سال گذشته تا 150 سال آینده" توسط حسین محباهری و فرناز جهانسور، و بازی شیدالله غفاری در نقش حمل کننده چرخ طافی و حسین حسینیان در نقش آبدارچی، پرده دوم یازدهمین جشن بازیگر آغاز شد.
در این صحنه قطعاتی از گونههای مختلف نمایشی از جمله: "آیین بهارآرایی را بچره از گیلان"، "نمایش شادیآور زنانه"، "نقالی"، "خیمه شببازی"، "پردهخوانی"، "تعزیه"، "تخت حوضی"، "نمایش موسیقایی توسط گروه اورمیانا" به سرپرستی کیوان نظیفی، "اجرای موسیقی گروه دستافشان" به سرپرستی زهره عشقی، "نمایش جوان" با طراحی حرکت فرهاد تجویدی، "تئاتر در 100 سال آینده" و "شاهنامهخوانی" توسط استاد کوروش اسدپور برای حاضران اجرا شد.
پرده سوم یازدهمین جشن بازیگر هم در دو صحنه "ضیافت تئاتر" و "قرائت بیانیه هیات داوران" به اهداء جوایز به نفرات برگزیده و تجلیل از چهار بازیگر پیشکسوت اختصاص داشت. اجرای دو صحنه آخرین پرده جشن بازیگر را خسرو احمدی، محسن میراز علی، محسن یگانه، مجید نوری، ناصر عرفانیان و حسین ولینژاد (بخشی) برعهده داشتند.
در این صحنه به درخواست خسرو احمدی و محسن میرزا علی، ابتدا سعیدپورصمیمی، رحیم هودی، شمسی فضلالهی و پری کربلایی به عنوان چهار بازیگر پیشکسوت به روی سن دعوت شدند و از آنها با یک چای قندپهلو پذیرایی شد. در ادامه رضا کیانیان، جعفر والی، داریوش اسدزاده و اسماعیل خلج برای اهداء جوایز و لوح تقدیر به این چهار هنرمند پیشکسوت روی سن رفته و با اهداء لوح تقدیر و جایزه در نظر گرفته شده از سوی کمپانی سامسونگ به عنوان اسپانسر این برنامه از آنها تجلیل شد.
بعد از تجلیل از این هنرمندان و قرائت بیانیه هیات داوران توسط کتایون فیضمرندی به عنوان نماینده هیات داوران، نوبت به معرفی بهترین بازیگران تئاتر در سال 92 رسید که بر اساس اعلام در بخش بهترین بازیگری مرد به ترتیب؛ پیام دهکردی، فرهاد آئیش و هوتن شکیبا، عنوان نفرات اول تا سوم بهترین بازیگران تئاتر در سال 92 را از آن خود کردند. همچنین در بخش بهترین بازیگران زن نیز به ترتیب؛ ریما رامینفر، گلاب آدینه و بهناز جعفری، به عنوان بهترین بازیگران زن تئاتر در سال 92 انتخاب و جوایز خود را از هنرمندان پیشکسوت حاضر روی صحنه دریافت کردند.
با حضور علی رفیعی و بهروز غریبپور روی سن، از گروه بازیگری نمایش "یرما" به کارگردانی علی رفیعی به عنوان بهترین گروه بازیگری تئاتر در سال 92 تقدیر شد. همچنین جایزه ویژه هیات داوران یازدهمین جشن بازیگر به هما روستا تعلق گرفت.
پرونده یازدهمین جشن بازیگر با حضور هنرمندان روی صحنه و گرفتن یک عکس یادگاری با هنرمندانی که برنامههای این شب را اجرا کرده بودند به اتمام رسید.
مرادخانی: امشب یکی از زیباترین برنامههای چند وقت اخیر را دیدم
علی مرادخانی معاون امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شب گذشته و در حاشیه یازدهمین جشن بازیگر که در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر برگزار شد، درباره چگونگی روند برگزاری این جشن که با شیوهای جدید نسبت به سایر مراسمهای مرسوم برگزار شد، به خبرنگار هنرآنلاین گفت: من امشب زیباترین و لذتبخشترین برنامه از این دست برنامهها را در چند وقت اخیر دیدم.
مرادخانی افزود: در وهله اول اینکه هیچ نیازی نبود که در چنین برنامههایی مسئولان دولتی خیلی بخواهند خودشان را نشان بدهند، دوم اینکه بزرگان و اساتید تئاتر کار خودشان را انجام داده بودند و سوم اینکه در خلال برنامه اشاراتی که به مسائل مختلف شد به نظرم اشارات خوب، درست و به نظر من قابل تاملی بود که باید به آنها رسیدگی کرد.
معاون امور هنری وزیر ارشاد در ادامه با تایید برگزاری برنامههایی از ایندست و بدین صورت، تصریح کرد: اصولا به نظر من باید برنامهها به شکلی انجام گیرد که ما بتوانیم با کمترین ورود بهترین نتیجه را بگیریم. من خیلی خوشحالم از اینکه آقای غریبپور و دوستان زحمت کشیدند و چنین برنامهای را تدارک دیدند و البته که طبیعی هم هست که از آقای غریبپور و دوستانی که با ایشان همکاری کردند همین انتظار را داریم و امیدوارم که بیش از پیش هم موفق باشند.
حاشیهها:
- برنامه برخلاف انتظار همه با 50 دقیقه تاخیر آغاز شد.
- پخش تصویری پیام بهروز غریبپور با استفاده از موسیقی فیلم "قیصر" و استفاده از موقعیتهایی مشابه با بازی کاظم هژیرآزاد حال و هوای تازه به جشن بازیگر داد.
- آیتمهای نمایشی "خیمه شب بازی" با هنرنمایی میثم یوسفی و شراره طیار و "تخت حوضی" با هنرمایی مجید افشار و غلام بابوته با تشویقهای بسیار حاضران در سالن روبرو شد.
- آیتم نمایشی فوتبالی فرهاد تجویدی از جمله آیتمهایی بود که بسیار مورد توجه حاضران قرار گرفت.
- نویسندگی و کارگردانی یازدهمین جشن بازیگر را عظیم موسوی برعهده داشت.
- با آنکه زمان برگزاری یازدهمین جشن بازیگر تا پاسی از شب به طول انجامید اما بخاطر برنامههای جالب پیش بینی شده تمام حاضران تا آخرین لحظه در سالن حضور داشتند.
- رضا کیانیان، بهزاد فراهانی، ایرج راد، بهروز غریبپور، پری صابری، محمد حاتمی، پانتهآبهرام، فهمیه رحیمینیا، جلیل فرجاد، اسماعیل خلج، بهاره رهنما، ناهید مسلمی، علی رفیعی، محمود ساربان، شهرام کرمی، صدیق تعریف، مهدی میامی، مریم سعادت، جمشید جهانزاده، جعفر والی، رضا بابک، سیروس ابراهیمزاده، محمد شیری، آتیلا پسیانی، قطبالدین صادقی، محسن حسینی، مهرانه مهینترابی، فردوس کاویانی، مسعود فروتن، فرشید ابراهمیان، کاظم هژیرآزاد، داریوش اسدزاده و... از جمله چهرههای شناخته شده حاضر در این یازدهمین جشن بازیگر بودند.
در پی درگذشت تاسف بار دوست خوبمان شادروان مسعود حاجی ده آبادی،اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد از هنرمندان و کارکنان این اداره دعوت کرد برای شرکت در آیین خاکسپاری آن شادروان، ساعت 17 امروز (جمعه 11 مرداد ماه) روبروی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان واقع در بلوار دانشجوٰ حضور به هم رسانند.
شادروان مسعود حاجی ده آبادی پس از سانحه سوختگی که برایش رخ داده بود، حدود اذان صبح روز پنجشنبه 10 مرداد (مصادف با 23 رمضان و همزمان با شب قدر) در بیمارستان سوختگی شهید صدوقی یزد درگذشت.
سلام هی حتی مطلع الفجر.....
روحش شاد و همنشین با ارواح مقدس و پاک اولیا الله باشد.
"حبیب دهقان نسب"که هم اکنون در نمایش "رویاهای رام نشده" کار ایوب آقاخانی به ایفای نقش می پردازد، نقش، متن خوب و همچنین انگیزه حضور در تئاتر را دلیل حضور دوباره اش روی صحنه تئاتر دانست.
دهقان نسب که آخرین بار در نمایش "چشم اندازی از پل" کار منیژه محامدی در سال 84 روی صحنه حاضر شده بود، در گفت و گو با سایت ایران تئاتر درباره فعالیت دوباره اش در تئاتر گفت: شش، هفت سالی بود که از تئاتر دور شده بودم، ولی دغدغه حضور در تئاتر همیشه با من بوده، چرا که با تئاتر فعالیت هنری خود را آغاز کردم و رشته تحصیلی ام نیز در این زمینه است؛ بنابراین همواره دغدغه حضور در آثار تئاتری را دارم، اما مشکلات اقتصادی باعث می شود بیشتر به سمت کارهای تصویری سوق پیدا کنم.
وی ادامه داد: تا اینکه سال گذشته دو پیشنهاد خوب تئاتری داشتم: یکی نمایش "روز سیاوش" کار شکرخداگودرزی بود که در جشنواره بین المللی تئاتر فجر به صحنه رفت. نمایش "رویاهای رام نشده" پیشنهاد دوم بود که آن را هم پذیرفتم؛ چراکه در هر دو، متن و نقش مورد پسندم بود؛ بنابراین ترجیح دادم در تئاتر حضور پررنگ تری داشته باشم.
این بازیگر تئاتر و تلویزیون در ادامه به استقبال مخاطبان از نمایش "رویاهای رام نشده" اشاره کرد و افزود: از آنجایی که مردم در تدارک عید نوروز و خرید هستند، اسفندماه فصل مناسبی برای سینما و تئاتر نیست، با این حال استقبال نسبتا خوب بوده است.
وی با اشاره به اجرای این اثر نمایشی در تماشاخانه سنگلج و اهمیت نقش تبلیغات در استقبال مخاطبان گفت: مسئولان تئاتری در رابطه با سالن هایی که از مرکز تئاتر دور هستند، باید تلاش بیشتری برای تبلیغات به خرج دهند. این تبلیغات هم شامل تبلیغات میدانی و هم پخش تیزر در تلویزیون است.
دهقان نسب درباره ادامه فعالیت خود در تئاتر اظهار کرد: متاسفانه بودجه تئاتر نسبت به سینما و تلویزیون بسیار کمتر است و قابل مقایسه نیست. از سویی همان مبلغ کم هم طی مدت طولانی پرداخت می شود و اگر این درآمد حداقلی را هم از تئاتر بگیرند، قطعا دیگر انگیزه ای برای ادامه کار در تئاتر وجود نخواهد داشت و باعث دلسردی و ناامیدی هنرمندان می شود. در واقع عشق بچه های تئاتر باعث استمرار این هنر شده و اگر عشق و انگیزه آن ها نباشد، دیگر تئاتر پا برجا نخواهد بود.
گفتنی است، حبیب دهقان نسب در نمایش "رویاهای رام نشده" نقش یک مطرب را بازی می کند که در مراسم شادی شرکت می کند و به همراه گروهش ساز می زند.
در نمایش " رویاهای رام نشده" بازیگرانی چون، بهرام ابراهیمی، مجید جعفری، امیرعلی دانایی، حبیب دهقان نسب، سینا رازانی، یعقوب صباحی، سام کبودوند، شکرخداگودرزی، فریدون محرابی، مجید مظفری، نیکی مظفری، رامین ناصر نصیر و حمید رضا نعیمیایفای نقش دارند.
همچنین در این نمایش دستیار اول و برنامه ریز هومن خدادوست، طراح صحنه و لباس لادن سید کنعانی، طراح چهره پردازی الهام صالحی، طراح نور کیوان معتمدی، طراح پوستر و بروشور ارسلان آقاخانی، آهنگساز محسن میرزایی، عکاس کوشا قربانی و مدیر تولید نمایش نیکی مظفری است.
لازم به ذکر است، نمایش " رویاهای رام نشده" ساعت 20 در تماشاخانه سنگلج میزبان علاقه مندان است.
گفت و گو با دکتر ”قطب الدین صادقی” کارگردان نمایش ”مکبث”
سعید محبی:
نگاهی به کارنامه دکتر قطب الدین صادقی، پرونده ای رنگارنگ از تمام گونه ها و مهارت های نمایشی را در مقابل چشمان بیننده می گشاید.
در این میان می توان به مهارت هایی مانند بازیگری، کارگردانی، ترجمه، طراحی صحنه و لباس، نویسندگی و گونه هایی همچون کمدی، تراژدی و انواع دیگر نمایش اشاره کرد. کمتر هنرمند تئاتری را می توان سراغ گرفت که چنین کارنامه متنوعی را در پس زمینه کاری خود داشته باشد. اما چنین کارنامه ای چگونه حاصل شده است؟ بی شک مداومت و پشتکار او در این زمینه اصل اساسی بوده است. رسیدن به چنین تنوعی حاصل سال ها کار بی وقفه و تلاش مستمر است. علاقه او به آثار کلاسیک از نخستین نمایشی که بعد از آمدن به ایران، یعنی نمایش "آژاکس" اثر سوفوکل به صحنه برد، کاملا مشخص است. این علاقه تا امروز ادامه داشته و "مکبث" شاهکار ویلیام شکسپیر تازه ترین اثری است که وی بر صحنه برده است.
گفت و گوی سایت ایران تئاتر را با دکتر قطب الدین صادقی به بهانه اجرای "مکبث" در تماشاخانه ایرانشهر می خوانید:
در کارنامه شما آثار متعددی در گونه های مختلف به چشم می خورد. برداشت های شما از نمایشنامه های کلاسیک نشان دهنده علاقه شما به این گونه نمایش هاست که در آن بسیار خوب عمل می کنید و کارنامه ممتازی دارید. وقتی به سراغ این آثار برای اقتباس می روید، از کجا شروع می کنید و چگونه برداشت خود را به کل اثر انتقال می دهید؟
وقتی متن نمایشنامه "مکبث" را می نوشتم، با طراحی صحنه آغاز کردم. از همان اول می دانستم که فضای نمایش، فضایی سرد و خزان زده است و درختی زرد و واژگون در وسط آن قرار دارد که در انتها ویران خواهد شد. با تصویری مرکزی، که از همان ابتدا در ذهنم شکل گرفت، متن را نوشتم. برای هر کاری که انجام می دهم، یک ایده مرکزی، که عصاره و نتیجه آن اثر است، به سراغم می آید و بعد ازتسریع آن در نوشته و کارگردانی و طراحی صحنه و ... اثر را کم کم می سازم و شکل می دهم. علاقه اصلی من در میان شکل ها و شیوه های تئاتر، نویسندگی و کارگردانی است که نوشتن را بیشتر از کارگردانی دوست دارم؛ به طوری که در حال حاضر چهارده نمایشنامه چاپ نشده دارم. ایده اصلی نمایش مثل شعری که شاعر را غافلگیر می کند، مرا گیر می اندازد و تا آن را ننویسم، رهایم نمی کند. تخصص اصلی من کارگردانی است، اما بازی در سینما را برای برطرف کردن مشکلات مادی انجام می دهم. بسیار راغبم که تمرکز داشته باشم و سالانه چند اثر را کارگردانی کنم، اما تئاتر شهر سالی یک بار بیشتر سالن در اختیار هنرمندان قرار نمی دهد. امسال هیچ اثری را در تئاتر شهر کار نکردم، زیرا سالن در اختیارم قرار ندادند. کارهای امسال من شامل دو اثر بود؛ یکی در سالن حافظ و دیگری در ایرانشهر که هر دو با قرارداد هشتاد درصد گیشه برای نمایش بوده است.
وقتی کارنامه تئاتری شما را مطالعه می کنیم، متوجه می شویم که وزن آثار کلاسیک دنیا در آن قابل توجه است. علاقه مندی شما به این آثار از کجا سرچشمه می گیرد؟
من تحصیلات دانشگاهی دارم و تئاتر را از طریق آثار کلاسیک شناختم. نخستین برخوردهای من در دانشگاه با این نمایشنامه ها بوده و گام به گام با آن ها جلو آمده ام. آثار کلاسیک بسیار جذاب اند، مخصوصا آن هایی که ماندگار شدند. این آثار به قدری مسائل انسانی را خوب مطرح می کنند، که در هر دوره و زمان می توان به آن رجوع کرده، سوالات خود را مطرح و پاسخ های خود را دریافت کرد. در اصل این آثار توانسته اند حقایق همیشگی را به بحث بکشند و به همین دلیل از آثار ماندگار به حساب می آیند. در تئاتر دنیا سنتی وجود دارد که کارگردان های مطرح برای زورآزمایی و نشان دادن خلاقیت خود به مصاف این آثار می روند و بدین طریق شکل های تازه و متنوع و برداشت های نوین خود را از آن ارائه می دهند و اثر را به دوران خود نزدیک تر می کنند. کار کردن آثار کلاسیک و اجرای آن در صحنه به عنوان خلاقانه ترین شکل اجرای دنیا محسوب می شود. آثار معاصر این خصلت را ندارند، زیرا از فیلتر زمان نگذشته اند. موقعیت بزرگ و ویژه دنیای بشری را نویسندگانی مانند شکسپیر، مولیر، گوته و... بسیار خوب و حساب شده مطرح کرده اند؛ به طوری که هرگز کهنه نمی شوند. از نمایش "آژاکس"، که شروع کار من بعد از آمدن به ایران بود، تا به امروز که "مکبث" را به صحنه برده ام، دلبستگی به این گونه نمایش را همیشه با خود داشته ام.
"مکبث" از قدرتمندترین آثار کلاسیک و نوشته های شکسپیر است. انتخاب این اثر برای اجرا نمی تواند تنها به دلیل تجربه زیباشناسانه و نمایشی باشد. متن چه ویژگی دارد که موجب شد بعد از سال ها دلبستگی به آثار کلاسیک، این نمایشنامه را امروز و در این دوره تاریخی و اجتماعی خاص برای اجرای در صحنه انتخاب کنید؟
چند نمایشنامه از شکسپیر را خیلی دوست دارم که به صحنه ببرم. لیر شاه، کوریولانوس، تیمون آتنی و مکبث از آن جمله اند. مکبث را نزدیک ترین اثر شکسپیر به هملت می دانم و این دلیل اصلی من برای اجرای آن بود. همان طورکه می دانید در دوره رنسانس دو نیروی خیر و شر با بسته شدن دریچه آسمان و ترکیب امانیسم، به عنوان فلسفه مطرح در آن زمان با مختصات دوره رنسانس، ترکیبی خاص از فلسفه انسانی را به وجود آوردند که در نوع خود بی نظیر بود. این دوره فقط خردورزهای بزرگی مثل هملت را رها نکرد، بلکه آدم هایی مانند کلودیوس، که ترسی از خدا نداشتند، هم رها شدند. یکی از تناقض های رنسانس همین است که تنها نیروی خیر وارد میدان اندیشه و افکار بشر نمی شود، بلکه نیروی شر هم راهش به جهان هستی باز می شود. این نیرو هیچ ترسی از خدا ندارد و دست به هر کار غیر اخلاقی می زند. در مکبث هم هملت وجود دارد هم کلادیوس. هم تفکر هملت و هم شر کلادیوس هر دو با هم وجود دارند. مکبث هم شخصیت متفکری است که دغدغه های اخلاقی دارد و به تعبیری فیلسوف است و هم مانند کلادیوس بی رحم و آدمکش است. این آدم هم وجدان دارد و هم ندارد. تمام قوای مثبت و منفی را در یکجا در خود جمع کرده است. چیز دیگری که اینجا مطرح است مفهوم قدرت است. مهم ترین مسئله نمایشنامه های شکسپیر مانند هانری پنجم وششم، ریچارد دوم وسوم همین مسئله قدرت است. قدرت نیرویی ویرانگر است و در عین حال به قول برتراند راسل لذت لذت هاست. این مسئله در اندازه های کوچک خیلی مهم نیست و خاصیت ویرانگری ندارد، اما در اندازه های بزرگ و ملی قدرت تخریبی بالایی دارد. شکسپیر در مکبث می خواهد هشدار بدهد که اگر خواهان جامعه معتدل و متمدن و علاقه مند به پیشرفتیم، باید از جاه طلبی های بیمار گونه و فزون خواهی های خودسر دست برداریم. دلیل انتخاب من برای این مسئله و در این مقطع به تصویر کشیدن چنین مسائلی است. علاوه بر آنکه در انتخاب متن تحت تأثیر بیداری اسلامی بودم که به نوعی پایان نهضت کودتاست. در حال حاضر چندین سال است که در جهان کودتا نمی شود. زمانی بود که وقتی از خواب بیدار می شدم، شاهد کودتا در یکی از کشورهای همسایه بودم. در قرن بیستم در پاکستان 11بار و در پرو 117 بار کودتا شده است. در دیگر کشورها هم از قبیل شیلی، آرژانتین، عراق، ترکیه، افغانستان و یمن حکومت ها به وسیله کودتا قدرت گرفته اند. اما امروزه دنیا عوض شده و دیگر کودتایی انجام
”شکسپیر در مکبث می خواهد هشدار بدهد که اگر خواهان جامعه معتدل و متمدن و علاقه مند به پیشرفتیم، باید از جاه طلبی های بیمار گونه و فزون خواهی های خودسر دست برداریم.“
نمی گیرد، زیرا نیروهای متوسط رشد کرده و افکار مترقی به میدان آمده است. جوانان و دانشجویان فرهنگ عمومی درخشانی پیدا کرده اند و به آگاهی سیاسی و اجتماعی خیلی خوبی رسیده اند که دیگر اجازه نمی دهند عده ای خشن و شبه نظامی قدرت را بین خودشان دست به دست کنند و مردم در هیچ جایی از مناسبات آن ها جایگاهی نداشته باشند. بیداری اسلامی مسئله بسیار حیرت انگیزی در جهان است که در جوامع کاملا سنتی مانند مصر اتفاق افتاده است. در مصر هم سران دولتی از نظامیان و کودتاچیان بودند. به تدریج در تمام حکومت های دیکتاتوری، دموکراسی حاکم خواهد شد، زیرا خواست مردم این است. تحت تأثیر چنین حرکاتی فکر کردم می شود با متن شکسپیر مسائل بسیار مهم را در جامعه امروزی مطرح کرد.
به کودتا اشاره کردید و اینکه دیگر در دنیا این اتفاق نمی افتد، اما در اجرای شما کودتا انجام شده و کودتاچیان قدرت را به همین وسیله به دست می گیرند.
مکبث آخرین کودتاچی است که بعد از آن دیگر کودتایی انجام نمی گیرد. کودتاچیان جهان ابتدا کودتا کرده و بعد خود را رئیس جمهور مادام العمر می نامیدند.کسانی مثل صدام حسین، حسنی مبارک، معمر قذافی و دیگران همگی همین خصوصیت را داشتند. اول کودتا می کردند، بعد همه اموال مملکت را غارت کرده و در نهایت پسر خودشان را به عنوان جانشین برمی گزیدند. این حرکت مثل این بود که حکومت را ارثیه فامیلی خود بدانند. در حال حاضر کره شمالی در میان دیگر کشورهای جهان، آخرین شکل استبداد نظامی است. امروز دنیا متوجه وضعیت خود شده و به آگاهی رسیده است؛ این مسئله در تاریخ دنیا بی سابقه است.
شیوه اجرایی ای که برای نمایش انتخاب کرده اید مفهوم محور است؛ به این معنی که به جای شکل با مفاهیم اثر به سراغ اجرا رفته اید. این مسئله در دکور، نوع بازی، میزانسن ها و... کاملا مشهود است. در این شیوه، تصویر کردن مفاهیم مطرح در نمایشنامه مهم است تا توجه به نمادهای بیرونی. این موضوع در اجرای نمایش چگونه شکل گرفت و عملی شد؟
من دو کار در شیوه اجرایی نمایش انجام داده ام. همانطور که می دانید، وقتی شکسپیر نمایش های خود را می نوشت، دکور به شکل امروزی وجود نداشت. اجرای نمایش ها در آن زمان در حیاط یک مهمانسرا و روی سکویی انجام می گرفت. به علت عدم وجود دکور، نورپردازی و... در صحنه های آن زمان، نویسنده مجبور بود تمام مفاهیم را با کلمات بیان کند. کلمات جای موسیقی، نماد و... را می گرفت، اما در اجرای نمایش "مکبث" با نور، دکور، نماد و... حرف نمایش را می زنیم. امروزه لزومی ندارد همه چیز در درون کلمات مطرح شود. جملات توصیفی بلند را کوتاه و تنها جملاتی را که دارای حرکت است انتخاب و در نمایش حفظ کردم. زبان را باید ساده کرد تا برای تماشاگر امروزی قابل فهم باشد. اجرای کامل نمایشنامه مکبث پنج ساعت طول می کشد که در اجرای صحنه ای به یک ساعت و نیم کاهش پیدا کرده است.
برداشت شما از اثر شکسپیر، نگاه خاص و ویژه شما را به یک کار کلاسیک نشان می دهد. در این اثر چه مقدار از شخصیت شما و چه مقدار از شخصیت شکسپیر وجود دارد؟
برای کارگردانی هر اثر نمایشی پنج اصل وجود دارد که مهم ترین آن برداشت مستقل کارگردان از اثر نمایشی است. هر اثر نمایشی، به خصوص آثار کلاسیک، نسبت به دوران معاصر تفاوت های بسیاری کرده است. نه اینجا انگلستان است و نه الان قرن شانزدهم است. دنیا عوض شده است. زمانی که شکسپیر مکبث را می نوشت، اعتقاد داشت که دنیا به وسیله حکومت سلطنتی مشروطه می تواند به ثبات و پیشرفت برسد. برای همین در ابتدا و انتهای تمام آثارش شاه وجود دارد و در این میان یک شخصیت دیوانه مانند مکبث و یا کلادیوس است که نظم را به هم می زند. شکسپیر یک سلطنت طلب است و این نوع حکومت را بهترین شکل حکومتی برای جامعه بشری می داند. در حال حاضر عدم تمرکز، شکل ایده آل سیاسی است؛ یعنی بهترین شکل زمانی است که قدرت در دستان یک نفر نباشد، بلکه از طرف یک شخص به مردم سپرده شود. این قدرت بین شوراها، مجلس، احزاب و... تقسیم می شود و دیگر تمرکز قدرت دوره الیزابتی وجود ندارد. در هملت هم من همین کار را کردم؛ به دلیل اینکه اعتقادی به حکومت سلطنتی ندارم. در انتهای نمایش هنگامی که هملت می میرد، پسر فورتینبراس(پسر پادشاه نروژ) به صحنه می آید که در حال جنگ با دانمارک است و استمرار حکومت به دست او صورت می پذیرد. اندیشه شکسپیر به قدری به مناسبات حکومت سلطنتی اعتقاد دارد که حاضر است پسر پادشاه دشمن اداره ی کشور دانمارک را بر عهده گیرد. در حالی که این صحنه را در اجرای هملت حذف کردم. زمانی که هوراشیو جام زهر را سر می کشد، هملت دست او را می کشد و می گوید: خدای را، هوراشیو تو باید زنده بمانی و به آیندگان بگویی که چه اتفاقی افتاده و حقیقت ماجرا چه بوده است. تمام پژوهشگران بر این عقیده اند که هوراشیو باید زنده بماند و حقیقت ماجرا را به آیندگان تعریف کند. هوراشیو نماینده هملت در طول تاریخ است. در اجرای هملت، که من کارگردانی کردم، هوراشیو ادامه دهنده بود، زیرا من اندیشه سلطنت طلبانه ندارم. هوراشیو یک روشنفکر امروزی دانشگاه دیده است که می تواند مبشر حقیقت باشد. در مکبث هم همینطور است. اگر مالکوم شاه شود، باز همان اتفاق می افتد و این اندیشه سلطنت طلبانه را ترویج می دهد که همان اندیشه شکسپیر است. البته شکسپیر در دوران خودش خیلی مترقی بود؛ هر چند نسبت به دوران ما خیلی عقب است. در مکبث بعد از دورانی بسیار خونین و آشوبگر و پس از قتل و غارت فراوان باید چهره ای مردمی حکومت کند. این مطلب شعار نیست، بلکه تغییر یک اثر سیاسی و به روز کردن آن است. ما باید دنبال مفاهیم امروزی و دموکراتیک باشیم. با تکرار مفاهیم کهنه دوران شکسپیر اتفاق خاصی نمی افتد.
تغییراتی که در متن و شکل اجرا داشته اید در راستای همان برداشتتان از متن بوده است. تغییر انتهای نمایش و خلاصه کردن متن هم از مهم ترین اقدامات شما در بیان مفهومی نمایشی است. همه چیز در نمایش حتی دکور هم بیانی مفهومی دارد. درخت خزان زده واژگون، که نماد خزان عمر کودتاچیان است، در آخر ویران شده و بر سر همان کودتاچیان واژگون می شود. بیان مفاهیم نمایشی در بخشی از عناصر از جمله دکور، لباس، نور و...به خوبی نمود یافته است .اما در بخش دیگری از اجرا، از جمله بازی ها، چنین بیانی کمتر دیده می شود. به نظر می رسد بازی های نمایشی با بیان مفهومی اثر در تضاد است. چه تمهیداتی در این مورد به کار برده اید و بازیگران نمایش چگونه به نوع و شیوه بازی مورد نظر شما در نمایش رسیده اند؟
بازی در "مکبث" در راستای همین برداشت است. بازی در آثار کلاسیک بر اساس بیان دیالوگ و گفتار است، اما بازی ای که در اینجا وجود دارد، بر بدن و بیان فیزیکی استوار است. مکبث از تمام ظرفیت های بدنی خود استفاده می کند، در صحنه غلت می زند، می دود و دراز می کشد، در حالی که بازی کلاسیک، بازی ایستاست و تمام تلاش بازیگر بر این اساس است که حتی یک کلمه تغییر نکند و یا یک جمله جا به جا نشود. در اجرای نمایش و همینطور بازی اثری کلاسیک، مفاهیمی که بر اساس ادبیات منتقل می شود، اهمیت دارد؛ در حالی که در اجرای مکبث روحیه جنگندگی و دوندگی خیلی زیادی وجود دارد. حتی یکی از کدهای حرکتی هم، که در نمایش وجود دارد، کلاسیک نیست و تمام آن ها متعلق به اجرای آثار غیرکلاسیک است.
جادوگران در اجرای شما شکل و شمایل خاص و ویژه ای دارند؛ به طوری که دیگر اصلا شبیه اصل خود در نمایشنامه نیستند. در مکبث آن ها نماد قوای شیطانی درون او هستند.کوتوله های نمایش شما چه مفهومی را القاء می کنند؟
انگلستان در قرن ششم مسیحی شد و ماجرای مکبث متعلق به قرن دهم است. تمام اعتقادات ماقبل مسیحی در فرهنگ مسیحیت انگلستان تبدیل به خرافات و جادو شد. جادوگران سمبل اعتقادات شمنی ماقبل مسیحیت اند. در حال حاضر دیگر جادوگر و جادو وجود ندارد و به جای جوشاندن بال ملخ و پر پرندگان و دادن آن به افراد، سه کوتوله وجود دارند که با جا به جایی مهره ها، آدم ها را جا به جا کرده و تکان می دهند. این کوتوله ها بر دنیا حکومت می کنند. به عنوان مثال جورج بوش، سارکوزی و یا قذافی و دیگران چه کسانی اند که بر دنیا حکومت می کنند؟ قذافی مهره روس هاست که سارکوزی او را از میان برداشت. این کوتوله ها به این وسیله مهره ها را جا به جا می کنند. جادوگران همان کوتوله هایی اند که مظاهر درونی و امیال پنهان مکبث اند و هر کدام رنگی دارند. این ها هر یک مظهر شهوت، خیانت و قدرت اند که اشاره به نیروهایی است که سرنوشت دنیا در دست آن هاست. امروزه دیگر با مفاهیم قرون وسطایی نمی توان متون گذشته، از جمله نمایشنامه مکبث، را تفسیر کرد. باید دید دیکتاتورها را چه کسی می آورد و چه کسی آن ها را از صحنه سیاست بیرون می برد؟ در کشورهایی مثل کره شمالی و یا آفریقا، که در حال حاضر آخرین کودتاها در آن انجام می شوند، همه افراد نظامی اند و هیچ نیروی دموکرات و یا متخصصی در آن وجود ندارد. افرادی مانند پینوشه و یا ویولا همگی نظامیانی بودند که حکومت و مقتضیات نظام و کشور را بین نظامیان تقسیم کردند. فضای نظامی به نیروهای مردمی اعتقادی ندارد.
سخن آخر:
تمام تلاش من در اجرای نمایش هایی مانند مکبث بر این اصل استوار است که فاصله بین اثر و مردمی که برایش نمایش اجرا می کنیم، از بین برود و نمایش به عنوان امری تجریدی دیده نشود، بلکه امری ملموس و قابل شناسایی باشد و در واقع بتواند به درک موقعیت و مسائل امروز جامعه کمک کند. تمام انتخابات و تغییرات درون یک نمایش در همین راستاست.
جهت آشنایی دقیق با مصطفی محمودی رزومه ایشان را مطالعه نمایید .
مشخصات فردی و تحصیلی
نام و نام خانوادگی : مصطفی محمودیسال تولد : 1350محل تولد :شیراز
مدرک تحصیلی : دارای مدرک کارشناسی مهندسی صنایع چوب و کاغذ.
کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی
کارشناسی ارشد مدیریت MBA
سوابق علمی و اجرایی
الف: سوابقمطبوعاتی
- دارای21سال سابقه حرفه ای مطبوعاتی در
حوزه های اجتماعی – ورزشی
و فرهنگ و هنراز سال 1370 تاکنون و همکاری
با روزنامه ها – هفته
نامه ها و ماهنامه های کثیر الانتشار با سمتهایخبرنگار- دبیر سرویس- مسوول گروه – سردبیر.
ب- تدریس:
- مدرس روزنامه نگاری- علوم ارتباطات و روابط عمومی در
دانشگاه آزاد اسلامی- دانشگاه جامع علمی کاربردی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری
تهران از سال 1389
ب: عضویت
- عضو انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران از سال 1377
- عضو انجمن روزنامه نگاران مسلمان از سال 1378
- عضو سرای روزنامه نگاران ایران از سال 1390
- عضو شورای مرکزی و نایب رییس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای
ایران (خانه سینما) از سال 1384 و عضو پیوسته این انجمن از سال 1375
- عضو هیات مدیره و نایب
رییس کانون ملی منتقدان تئاتر جمهوری اسلامی ایران از سال 1387 و عضو پیوسته این کانون از سال1375
- عضو فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران از سال 2004
- عضو انجمن بین المللی منتقدان تئاتر (یونسکو) از سال 2000
- عضو انجمن روابط عمومی ایران از سال 1378
ج : سمینار و کنفرانس
- شرکت در کنفرانس ها و سمینارهابا ارائه مقاله و دوره های متعدد آموزشی بین المللی روابط عمومی، رسانه ای-
جامعه اطلاعاتی و .... و دریافت گواهی نامه دوره های مذکور.
د: سوابقمدیریت
- مشاور رسانه ای و مدیر روابط عمومی معاونت امور سینمایی و سمعی و
بصری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1380تا 1385
-- مدیر روابط عمومی و مسئول دفتر مدیریت روزنامه تهران تایمز
(سازمان تبلیغات اسلامی) از سال 1376 تا1381.
- دبیر اتحادیه شرکتهای ویدئو رسانه (سینمای خانگی ) ایران از سال
91
- مشاور ارتباطات انجمن صنفی ویدئو رسانه کشور از سال 88 تا 1390
- مشاور و مدیر روابط عمومی خانه تئاتر از سال 1385
- مشاور و مدیر روابط عمومی خانه موسیقی از سال 1385
- مشاور مدیر کل روابط عمومی و امور بین الملل حوزه هنری سازمان تبلیغات
از سال 1385.
- مشاور فرهنگی و روابط عمومی مدیریت مراکز فرهنگی هنری منطقه 20 سازمان
فرهنگی هنری شهرداری از سال 86
- مشاور مطبوعاتی و ارتباطات مراکز فرهنگی هنری منطقه 7 سازمان فرهنگی
هنری شهرداری تهران از سال 1379 تا 1380
- مشاور رسانه ای و روابط عمومی موسسه رسانه های تصویری از سال
1383 تا 1384
- مشاور ارتباطات و تبلیغات موسسه سینما شهر از سال1384 تا 1385
- مشاور امور رسانه ای و روابط عمومی موزه ملی ایران از سال 1382 تا
سال 1383
هـ :سوابق اجرایی
- برترین منتقد تئاتر کشور در اردیبهشت تئاتر ایران سال
1390
- مدیر روابط عمومی دومین دوره جشنواره فیلم های دینی سال 1380.
- کسب مقام دوم برترین روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال
1384.
- مدیر تبلیغات و روابط عمومی برخی نمایشهای اجرا شده در تئاتر شهر
تهران از سال 1380 تا کنون.
-نویسنده- کارشناس و سردبیر برنامه سینماتوگراف(شبکه فرهنگ صدا)
86-85
- کارشناس سینما و تئاتر برنامه گفت و گوی روز (شبکه گفت و گو) از سال
86
- کارشناس و مجری برنامه نقد و نظر شبکه رادیو ایران صدا از
سال91
- کارشناس برنامه صدای صحنه شبکه رادیو گفت و گو از سال 91
سیمرغ تلاشی از هنرمندان میبدی در بیست و دومین جشنواره تئاتر استان یزد به همراه گزارش تصویری روز دوم
یزدفردا :سرویس فرهنگی::بیست و دومین جشنواره تئاتر استانی یزد با حضور گروه های هنری مختلف در شهر یزد پیگیری می شود .
به گزارش یزدفردا :نمایش سیمرغ کاری از هنرمندان میبدی است
سیمرغ نوشته دکتر قطب الدین صادقی که توسط محمد جواد آقایی میبدی طراحی و کارگردانی شده است .
این نمایش 120 دقیقه ای با اندکی تاخیر روی صحنه رفت و نشست پرسش و پاسخ به دلیل تداخل با نمایش بعدی خیلی کوتاه برگزارشد .
محمد جواد آقایی میبدی کارگردان این نمالیش از 2 سال تمرین برای این کار سخن گفت و به مشکلات گوناگون از جمله تغییر برخی بازیگران در روزهای پایانی هم سخن به میان آورد .
در این نمایش محمد جواد آقایی میبدی , جعفرجعفر زاده , محمد حسین مشک آبادیان , علیرضا سیفیان , مرتضی زارع , خلیل عبیات , فاطمه ایزد پناه , سعید رضایی , پریما ابوالحسنی , جلیل پور عبدلی به ایفای نقش پرداختند.